نمایش های خیابانی "روزی که ما رفتیم" نوشته "علی فرحناک" به کارگردانی "محمد جواد دژم"و
"امروز همینجا..."نوشته و کار "روح الله غلامیان " توسط "گروه تئاتر امروز" و پشتیبانی مالی
بنیادحفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان و با همکاری هنرستان هنرهای زیبای شهر قم به
مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس در نمایشگاه برگزار شده در این هفته وسایر نقاط استان به اجرا
میپردازند. در این دو نمایش به ترتیب : "علیرضا نیکخواه،احسان عسگری،شهاب نیازمند،محمد
پورصباغیان" و "صادق پیراندخ،کمال کلانتر و حامد سپنتا "به ایفای نقش میپردازند.
مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . از آنجا که
نوروز آغاز سال جدید میباشد - مهرگان هم آغاز فصل زمستان است . این
جشن روز مهر از فصل مهر می باشد ( 10 مهر ) . فلسفه این جشن مهم
ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد . ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر
ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده
بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان کاوه آهنگر
از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش
کاویانی نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با
یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته
های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش
کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید . سپس با آرا و پشتوانه مردم و
کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با
آرامش سپری نمودند . گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان
موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان . زیرا
هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی
میدانستند . بعد ها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان
شروع نمودند و آنرا جشن فرهنگی مهرگان نامیدند . ابوریحان بیرونی در
کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد : در روز مهرگان فرشتگان به
یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند . سپس
ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد
ساختند . بنی امیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود
زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایایی بسیاری به او
تقدیم کنند .
جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده
میلیون درهم ذکر کرده است . جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان مهربای کن و به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی به – به روز مهر و جشن مهرگان واژه مهر پیمان و دوستی معنی
میدهد . در ایران باستان ، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای
بود . دلیل آن این است که هر دو آغاز فصلهای سال را نوید میدادند . نوروز
آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآوردند زیرا در آن زمان
سال به دو فصل تقسیم شده بود . فصل اول ، تابستان بود که از جشن
نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت . جشن مهرگان که از روز مهر
شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا
میشد . انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت
میدهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او
را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند . این جشن در روز
10 مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز
سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت . از نظر نجومی ،
مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد . ( اعتدال پاییزی
اول مهر صورت میگیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است . از
نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر
ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی
رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه
جشنهای ملی هم به گونهای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را
نشان میدهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد . از
نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و
دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان
است . هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه
میروند . با تهیه خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و
برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی سرود ، شعر و
دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا میدارند .
| ||
|
دو فرشته مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند.
این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند. بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند.فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کار را کرده، پاسخ داد(( همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!))
شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نوازرفتند. بعد از خوردن غذایی مختصر زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند.
صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند، گاو آنها که تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود.
فرشته جوان عصبانی شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟
خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد!
فرشته پیر پاسخ داد: وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند، شکاف را بستم و طلا ها را از دیدشان مخفی کردم. دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودم، فرشته مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم!
همه امور به دان گونه که نشان می دهند، نیستند و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم.
پس به گوش باشید شاید کسی که زنگ در خانه تو را می زند فرشته ای باشد و یا نگاه و لبخندی که تو بی تفاوت از کنارش می گذری، آنها باشند که به دیدار اعمال تو آمده اند!