با درود به همراهان عزیز سفر به اعماق ماوراء و با پوزش فراوان بخاطر وقفه نسبتاٌ طولانی که در به روز رسانی مقالات وبلاگ بوجود آمد. همانگونه که قبلاٌ خدمت شما توضیح داده بودیم این وقفه های نا خواسته بخاطر تحقیقاتی ست که اغلب با حضور کلیه اعضاء گروه تحقیقات روحی سفر به اعماق ماوراء صورت می پذیرد و اینبار هم این مسئله باعث شد تا حدوداٌ یک ماهی از افتخار حضور و همراهی با شما خوبان محروم گردیم. سفر غیر مترقبه مدیریت گروه که بخاطر انجام کارهای شخصی ایشان صورت گرفت هم مزید بر علت شد تا این دوری بیشتر به طول بیانجامد. اما خبر خوب برای شما درباره تحقیقات انجام شده و اسناد و مدارک ثبت شده ای ست که از این تحقیقات نسبتاٌ طولانی حاصل گردید و بزودی پس از طبقه بندی لازم شرح تحقیقات و موارد ثبت شده در معرض مطالعه اعضاء محترم وبلاگ قرار خواهند گرفت. مجدداٌ بخاطر این وقفه ناخواسته از شما عزیزان پوزش می خواهیم. اما در قسمت نخست از فرضیه ابعاد موازی به اینجا رسیدیم که:
سالیان سال است که محققان علوم روحی در پی اثبات وجود روح ، زندگی پس از مرگ و امکان برقراری ارتباط با ارواح می باشند و جالب اینکه با وجود هزاران سند و مدرک معتبر که به تائید صدها دانشمند و محقق و کسانیکه از هر لحاظ از مرتبه بالای اجتماعی برخوردار بوده و می باشند رسیده اند اما هنوز بر سر اینکه اصلاٌ چیزی بعنوان روح آنگونه که در تصور ماست جنگ و جدلی سخت وجود دارد و هیچ گروهی نتوانسته بر دیگری بر سر این موضوع غلبه نماید. در میان گروه موافق و مخالف گروه های دیگری وجود دارند که به دور از این جنگ و جدل فرضیه های مختلفی را بیان نموده و در حال تحقیق جهت اثبات آنها می باشند. فرضیه هائی که برخی از آنها بسیار قابل تعمق می باشند. در این مقاله به یکی از این فرضیه ها که با تکیه بر تجربیاتم آنرا به فرضیه "ابعاد موازی" برگردانده ام خواهم پرداخت.
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
فرضیه وجود ابعاد یا زندگی های موازی از دیرباز فکر انسان را به خود مشغول نموده اما آنچه این فرضیه و نگاه به آنرا بیش از پیش جدی نمود مبحث مکانیک کوانتوم بود. در میان دانشمندانی که در راه شکل گیری مباحث علوم روحی بیشترین نقش را داشتند می بایست نخست به آلبرت آینشتاین و سپس به توماس ادیسون اشاره نمود. این دو که البته آیشتاین بدون گرایشات و باورهای ماورائی و برخلاف وی ادیسون که از محققان علوم روحی محسوب می گردند هریک با انواع مختلف به شاخه های مختلفی از علوم روحی که تا قبل از آن صرفاٌ بعنوان یک نگاه محسوب می گردیدند جان بخشیده و شکل و فرم جدی تری به آنها بخشیدند.
چند سال قبل از طریق یکی از دوستان مجموعه مقالاتی تحت عنوان "کائنات غیر مرئی در دیگر ابعاد حیات" در اختیار من قرار گرفت که حاصل کار مشترک محققان آلمانی ، روس و آمریکائی بود و این افراد بطور کاملاٌ علمی به این فرضیه پرداخته و چنین عنوان نموده بودند که با توجه به دستاوردهای بدست آمده تا سال 2010 میلادی فرضیه ابعاد موازی بطور قطع و کاملاٌ روشن اثبات خواهد گردید. مسئله ای که در صورت وقوع پاسخ بسیاری از نادانسته های ما در ارتباط با پدیده های غیر طبیعی خواهد بود.
همانگونه که اشاره کردم فرضیه وجود ابعاد موازی از دیرباز فکر انسان را به خود مشغول نموده و بروز این تصور چیزی جز کنکاش درباره اسرار حیات نبوده است. بعد موازی به معنای وجود نسخه کاملاٌ مشابه با بعدی که در آن حضور داریم نمی باشد و نظریه پردازان ابعاد موازی را بگونه ای تشریح می نمایند که از نقاط مشترک فراوانی با بعد حاضر برخوردار می باشند. برای مثال من در بعد حاضر دارای موی قهوه ای رنگ هستم اما در دیگر ابعاد موازی این رنگ ممکن است مشکی ، بلوند و یا شرابی باشد یا اگر در این بعد راست دست باشم این خاصیت می تواند در دیگر ابعاد به چپ دست بودن تغییر نماید. ابعاد موازی ظاهر فیزیکی و یا همان کالبد زمینی دربرگیرنده روح ما نبوده و ارواح ما از ابعاد موازی متعلق به خود برخوردار می باشند که در زمان اوج وضعیت جاذبه زمین می توانند بر بعد ما منطبق گردیده و تاثیر بگذارند. در تصویر ابتدای این مقاله گونه ای از این انطباق ابعاد را مشاهده می فرمائید. ایده وجود بعد و ابعاد موازی دیگر به قرون گذشته باز می گردد و زمانیکه دانش بشر تا به آن اندازه رسید که مسائلی ورای نیازهای انسان را در بر بگیرد این فرضیه در ذهن وی نقش بست. شاید برای شما جالب باشد که بدانید یکی از دانشمندانی که بخش عظیمی از مباحث علوم روحی مدیون تفکرات و فرضیات وی می باشند کسی نیست جز "آلبرت آینشتاین" که در مورد دستاوردهای مورد ذکر در تعدادی از مقالات توضیح داده ام. ( بخش مهمی از کتاب در دست نگارش نویسنده مربوط است به نقش فرضیات این دانشمند بزرگ در مباحث اساسی علوم روحی که می توانید پس از انتشار آنرا مطالعه فرمائید). برخی از محققان علوم روحی و نیز افراد دارای موهبت سایکیک مدت زمان طولانی ست که بر روی وجود ابعادی موازی گمانه زنی نموده و بر این باور هستند که راه های ورودی در حول محور فیزیکی قرار دارند که امکان عبور و حضور در دیگر ابعاد را برای ماهیت های گوناگون فراهم می آورند. ادامه دارد......