اهل خورد و برد شو ورنه ترورت می کنند
فتنه ها بنموده از هر صحنه دورت می کنند
ساز با هر بیخرد وانگه سیاست پیشه کن
ور نسازی با کسی، دانم که چورت می کنند
چون ستم بر خلق بینی چشمها بربند و رو
کور شو، کر شو و یا خر شو که کورت می کنند
دم مزن گر آن فلانی مال مردم خورد و رفت
یادگیر از آنچه یاران در حضورت می کنند
مدرک جهلی بگیر و داکتر شو یک شبه
وانگه یا جنرال و یا والی غورت می کنند
لاف زن، گو: قوم من فلان و بستانی زی است
جمله رحمت بر نژاد باغیورت می کنند
گر نمایی آنچه گفتم کامل و بی اشتباه
سرور و سالار انسان و ستورت می کنند
بعد از آن دنبوره زن، دهل و یا سُرنی بزن
جمله با هم رقص در جشن سرورت می کنند
رهزنی کن، مال مردم خور، نترس از مردمان
ری نزن! بعد از وفات افسانه جورت می کنند
پیکرت را می تراشند از طلا و چوپ و سنگ
گل بدن، نازک بدن گفته به گورت می کنند