روزی که زمین ایستاد / The Day the Earth Stood Still
کارگردان: اسکات دریکسون. فیلمنامه: دیوید اسکارپا بر اساس
فیلمنامه 1951 ادموند اچ. نورث. موسیقی: تیلر بیتس. مدیر فیلمبرداری: دیوید
تاترسال. تدوین: وین وارمن. طراح صحنه: دیوید برایسبین. بازیگران: کیانو
ریوز[کلاتو]، جنیفر کانلی[هلن بنسون]، کتی بیتس[رجینا جکسون]، جیدن اسمیت[جیکاب
بنسون]، جان کلیز[پروفسور برنهارد]، جان هام[مایکل گرانیه]، کایل چندلر[جان
دریسکول]، رابرت نپر[سرهنگ]، جیمز ونگ[آریالی وو]، جان راثمن[دکتر مایرون]. 103
دقیقه. محصول 2008 آمریکا. نام دیگر: D.T.E.S.S.. نامزد جایزه بهترین ترکیب و
تدوین صدا و بهترنی جلوه های ویژه بصری از مراسم ساتلایت.
سال 1928، کوه های برف پوش قره قوم در هندوستان. کوهنوردی با
گویی درخشان برخورد کرده و بعد از تماس دستش با آن از هوش می رود. زمانی که به هوش
می آید، گوی ناپدید شده و زخمی بر روی دست وی باقی مانده است.
زمان حال. دکتر هلن بنسن استاد دانشگاه پرینستون و تعدادی دانشمند دیگر به سرعت
توسط مامورین امنیتی گردآوری می شوند. هدف از این کار طراحی نقشه ای برای نجات
انسان ها از برخورد با جسمی است که با سرعتی معادل 30 هزار کلیومتر در ساعت به سوی
زمین نزدیک می شود و در کمتر از یک ساعت بعد به منطقه منهتن اصابت خواهد کرد. زمان
کم است و کاری از دست دانشمندان ساخته نیست. دانشمندها به همراه گروهی از مامورین
دولت سوار هلیکوپترها شده و منتظر برخورد می مانند. شیئی ناشناس در ساعت مقرر به
منهتن نزدیک شده، اما به آرامی روی سنترال پارک فرود می آید. دانشمندان که دریافته
اند این شیئی -گویی درخشان و عظیم- سفینه ای بیولوژیکی است، با حضور در آنجا سعی
در شناسایی و تماس با سرنشینان آن می کنند. بیگانه ای از گوی خارج می شود، اما شلیک
عجولانه یک سرباز و زخمی شدنش پایانی ناخوش به این ابراز دوستی می دهد. به دنبال
این این واقعه روباتی غول پیکر به نام گورت از گوی خارج شده و تمام سلاح ها را از
کار می اندازد.
مامورین نیز بیگانه زخمی را به بیمارستان منتقل کرده و شروع به
مداوای و می کنند. اما در میانه جراحی بدن بیگانه شروع به پوست اندازی کرده و فردی
شبیه به انسان و با قیافه کوهنورد 8 دهه پیش ظاهر می شود. وزیر دفاع رجینا جکسون
تصمیم می گیرد وی را که کلاتو نامیده می شود، مورد بازجویی قرار دهد. کاری که بنسون
و دیگر دانشمندان مخالف آن هستند. گورت به آزمایشگاهی زیر زمینی منتقل می شود تا
آزمایش های روی آن صورت بگیرد. همزمان اصرار جکسون مبنی بر شروع بازجویی سبب می
شود تا کلاتو با کشتن بازجو و بسیاری از مامورین گریخته و به منزل دکتر بنسون و
پسرخوانده اش جیکاب پناه ببرد. کلاتو از بنسون کمک می خواهد و به او می گوید که
برای انجام ماموریتی به زمین آمده است. چون نوع بشر در حالی نابودی محیط زیست خویش
است و موجودات هوشمند کهکشان تصمیم گرفته اند یا زمین باید نابود شود یا زمینی
ها...
چرا باید دید؟
کمتر تماشاگری غیر از شیفتگان سینمای علمی تخیلی کلاسیک نسخه
1951 رابرت وایز از داستان هری بیتس را به یاد دارند. فیلمی که در کتاب های تاریخ
سینما همواره به عنوان اثری برجسته از آن یاد می شود، اما در دوره جنگ سرد و آغاز
بیگانه هراسی آمریکایی ها تعابیر پنهان دیگری نیز در آن وجود داشت که دموکراسی و
لیبرالیسم آمریکایی را تنها راه نجات بشریت اعلام می کرد. در آن نسخه کلاتو بعد از
حضور بر سر بنای یادبود لینکلن به این باور می رسید که هنوز امید برای نجات بشریت
باقی است، اما فیلم فعلی راه دیگری را در پیش گرفته است.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم نسخه امروزی روزی که زمین
ایستاد –بر خلاف نظر اکثریت منتقدان فرنگی- فیلم شسته رفته تر، واقعاً به روز
تر-مضمون و اجرا- و جذاب تری است. بیایید برای یک بار هم که شده نق زدن بر سر
اینکه نسخه اصلی بهتر از بازسازی های امروزی است برداریم. استثناء همیشه وجود دارد
و مورد فعلی یکی از آنهاست.
داستان هیرام گیلمور بیتز سوم در دست های دیوید اسکارپا و اسکات
دریکسون تبدیل به فیلمی شکیل و امروزی درباره خطرهای زیست محیطی شده است. حتی اگر
این مضمون و گرایش به آن را مد روز ارزیابی کنیم، کاری که این دو نفر با آن کرده
اند سبب می شوند تا تصنعی بودن در ورای این گرایش را خیلی زود فراموش کنیم. آنها کل
پیام فیلم را در یک جمله کلاتو خلاصه کرده اند: اگر زمین نابود شود، شما هم نابود
خواهید شد. ولی اگر شماها نابود شوید، زمین نجات پیدا می کند.
این جمله به تمامی منعکس کننده نتایج کنفرانس ها، بررسی ها و
فیلم های مستند و کتاب هایی متعددی است که در زمینه نابودی محیط زیست ما تولید شده
اند. واقعیتی تلخ و ناخوشایند که ما انسان ها با دست خود تیشه به ریشه خود می زنیم.
نسخه فعلی جدا از برتری در جلوه های ویژه که امری بدیهی و پیش پا افتاده است، از
نظر مضمونی گام دیگری نیز برمی دارد و آن حذف لینکلن یا هر سمبل شناخته شده
آمریکایی است. دکتر بنسن و پسرخوانده سیاه پوستش نماینده آدم های معمولی روزگار ما
هستند. آنها امید به نجات نوع بشر را زنده نگاه می دارند و کلاتو را قانع می کنند
که می شود فرصتی دیگر به انسان ها برای اصلاح خویشتن و حفاظت از زیستگاهش داد.
اسکات دریکسون دانش آموخته مدرسه سینما و تلویزیون USC است.
از 1995 با نوشتن و کارگردانی فیلم کوتاه عشق در معرض تباهی ها وارد سینما شد.
اولین فیلم بلندش را به طریقه ویدیویی در سال 2000 با نام جهنم ساز: دوزخ
کارگردانی کرد. اولین فیلم بلند سینمایش نیز در ژانر ترسناک قرار داشت که سه سال
قبل با نام جن گیری امیلی رز به نمایش در آمد. روزی که زمین ایستاد سومین فیلم
بلند اوست و بهترین کارش نیز محسوب می شود. فیلم که با هزینه ای معادل 80 میلیون
دلار تولید شدخ در دو هفته اول نمایش خود نزدیک به 50 میلیون دلار عایدی داشته است.
توصیه می کنم فرصت تماشای آن را از دست ندهید، یک بازسازی آبرومندانه و مدرن از یک
اثر کلاسیک!
ژانر: علمی تخیلی، درام، مهیج