پدیده تجسد در یک جلسه روحی
قبل از شروع قسمت سوم از "پاسخ ارواح به مهم ترین سئوالات" لازم است به مسئله ای اشاره داشته باشم که باعث گردیده تا ادامه فعالیت این وبلاگ در هاله ای از ابهام فرو برود. متاسفانه مدتی ست که برخی از عزیزان با وجود آنکه مشاهده فرموده اند که کپی برداری از مطالب ممنوع گردیده با این وجود با هر ترفند ممکن این مقالات را کپی نموده و در چند سایت و وبلاگ دیگر ، بدون هیچ اشاره ای به منبع آن و حتی با ذکر نام خود بعنوان نویسنده اقدام می نمایند. بارها بخاطر حمایت از کتابی که بیش از 5 سال است که توسط مدیریت گروه تحقیقات روحی سفر به اعماق ماوراء در دست نگارش می باشد از این عزیزان خواهش کرده بودیم تا از این عمل خودداری نمایند اما بنظر می رسد که تاثیر چندانی نداشته. مرکز انتشاراتی که قرارداد چاپ کتاب را با ما منعقد نموده چند بار از ادامه فعالیت این وب سایت ها و وبلاگ ها جلوگیری نموده و آنها فیلتر شده اند اما بخاطر امکان ایجاد وبلاگ و وب سایت های رایگان و یا با قیمت های نازل این افراد با نام و یا با دامنه جدید ادامه فعالیت نموده و مجدداٌ از همان شیوه کپی برداری استفاده می نمایند. از شما همراهان سفر به اعماق ماوراء تقاضا داریم همانگونه که تا امروز ما را از وجود این وب سایت ها و وبلاگ ها مطلع نموده اید از این پس هم این لطف را در حق ما انجام داده و در صورت مشاهده این مقالات ضمن درج در قسمت نظرات آنها ما را از وجود این سایت ها باخبر نمائید تا جهت جلوگیری از فعالیت آنها اقدام نمائیم. ادامه این روند که متاسفانه تنها در کشور ما بعنوان یک عرف درآمده و در تمامی نقاط جهان بعنوان دزدی ادبی شناخته می شود باعث توقف فعالیت ما خواهد گردید.
از همگی شما عزیزان از بابت حمایت هائی که تا امروز از ما داشته اید صمیمانه سپاسگزاریم.
اما در یکی دیگر از جلسات روحی مجدداٌ سئوالاتی را که در قسمت قبل مطالعه فرمودشد را با روح دیگری که او نیز در اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داده بود در میان گذاشتیم. او مشخصاٌ به گروهی تعلق داشت که علاوه بر صعود زودهنگام به جهان روحی از تعالی مناسبی هم برخوردار بوده است.پاسخ ها را مطالعه فرمائید:
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
سئوال: در هنگام مرگ ناگهانی بعنوان مثال در اثر سوانح رانندگی چه حالاتی را فرد در حال احتضار تجربه می نماید؟
هنگام وقوع حادثه هیچ دردی نبود اما یک نیروی شگرف و عظیم را احساس نمودم. یکی از حالت های مرگ جدائی ست و این جدائی کالبد اثیری از قسمت های مختلف بدن صورت می پذیرد و این نیروی بسیار قوی باعث بروز آن می گردد. این جدائی در شاید کمتر از یک ثانیه صورت بپذیرد اما در همین زمان کوتاه مسائل عجیبی را تجربه نمودم. ابتدا اینکه جسم فیزیکی ام دیگر در اختیار من نبود، مغز مادی من عمل نمی کرد و براحتی مشخص بود که در آن لحظه ذهن من به آن هیچ تعلقی ندارد و مهم تر از همه اینکه در همان مدت کوتاه متوجه شدم که در جهان فیزیکی بعنوان یک انسان زنده دیگر محسوب نمی شوم. صادقانه بگویم این نکته آخر و جدائی از آن هرگز نمی تواند در آن لحظات مورد نظر و مطلوب هیچ فردی باشد. اطلاع از این مسائل برای برخی بسیار زود اتفاق می افتد اما برای گروهی دیگر در زمان های کوتاه و یا طولانی میسر خواهد گردید.
هنگامیکه انسانی متولد شده و پای بر جهان مادی می گذارد تنها نیست. در حقیقت چندین وجه غیر قابل شمارش و هوشمند گرد هم می آیند تا وی بعنوان یک انسان تکمیل گردد. این وجوه هنگام مرگ از هم جدا شده و مجدداٌ هریک به وجوه دیگری پیوسته و یا با یکدیگر شخصیت جدیدی را تشکیل می دهند.این چرخه تا زمانیکه همگی به ذات واحد بپیوندند ادامه خواهد یافت(توجه داشته باشید که منظور وی از این مطلب تناسخ نیست . با توجه به اهمیت این مبحث یک بخش کامل از کتاب به اینکه وجوه و ابعاد مختلف چه می باشند ، چگونه گرد هم آمده و باعث تشکیل حیات و سپس وجود فرد می گردند اختصاص یافته که بعد از انتشار می توانید برای تکمیل اطلاعات خود در این زمینه آنرا مطالعه نمائید -نویسنده)
سئوال: درمورد سایه واره ها چه اطلاعاتی می توانید به ما بدهید؟
تمرکز شما نباید صرفاٌ بر روی این ماهیت باشد زیرا تعداد نامحدودی ماهیت دیگر وجود دارند و بایست نسبت به شناسائی آنها اقدام نمائید. تمرکز بر روی ماهیت سایه واره که البته نوع مهمی می باشند شما را از هدفی که گفتم دور خواهد ساخت.
اما سایه واره ها ( توسط نویسنده این واژه به فارسی برگردانده شده) را می توان به حفره هائی تعبیر نمود که از قابلیت جذب بالای انرژی برخوردار می باشند. رفتار آنها بستگی به میزان و نوع انرژی دارد که جذب می نمایند. آنها انرزی های منفی را بخاطر قدرت بالای آن و دسترسی آسان تر ترجیح می دهند. این ماهیت قادر به ذخیره انرژی برای مدت طولانی نیست و از این رو می باشد که فرم و ظاهر آنها به رنگ تیره بوده و از شکل قابل توصیفی برخوردار نیست. حتماٌ تجربه اینکه هنگام تنهائی ناگهان احساس نموده اید که کسی در اتاق حضور داشته و در حال نظاره شماست را داشته اید. این تجربه بیشتر به حضور این ماهیت ارتباط داشته و آنها هستند که همواره در حال نظاره افراد می باشند. تنش و واکنش های عصبی که در خانواده رخ می دهند بخاطر حضور این ماهیت می باشد و معمولاٌ این حالت طولانی نیست اما اگر حضور یکی از آنها طولانی مدت شود تعدادشان فزونی یافته و می توانند نخست باعث مشکلات فیزیکی و سپس روانی حادی گردند. مواردی هم وجود داشته که فردی مورد تهاجم این ماهیت قرار گرفته است.
ادامه دارد............
نادر اسکندانی
در این بخش به آخرین سئوالات و پاسخ ارواح حاضر در جلسات که قسمت هائی از پاسخ های آنها را در قسمت های قبل مطالعه فرمودید می پردازیم و سعی خواهیم نمود تا در آینده به پاسخ های دیگری از ارواح اشاره نمائیم. در قسمت قبل پاسخ روح حاضر در ارتباط با سایه واره ها تا به اینجا رسید که:
سایه واره ها ( توسط نویسنده این واژه به فارسی برگردانده شده) را می توان به حفره هائی تعبیر نمود که از قابلیت جذب بالای انرژی برخوردار می باشند. رفتار آنها بستگی به میزان و نوع انرژی دارد که جذب می نمایند. آنها انرزی های منفی را بخاطر قدرت بالای آن و دسترسی آسان تر ترجیح می دهند. این ماهیت قادر به ذخیره انرژی برای مدت طولانی نیست و از این رو می باشد که فرم و ظاهر آنها به رنگ تیره بوده و از شکل قابل توصیفی برخوردار نیست. حتماٌ تجربه اینکه هنگام تنهائی ناگهان احساس نموده اید که کسی در اتاق حضور داشته و در حال نظاره شماست را داشته اید. این تجربه بیشتر به حضور این ماهیت ارتباط داشته و آنها هستند که همواره در حال نظاره افراد می باشند. تنش و واکنش های عصبی که در خانواده رخ می دهند بخاطر حضور این ماهیت می باشد و معمولاٌ این حالت طولانی نیست اما اگر حضور یکی از آنها طولانی مدت شود تعدادشان فزونی یافته و می توانند نخست باعث مشکلات فیزیکی و سپس روانی حادی گردند. مواردی هم وجود داشته که فردی مورد تهاجم این ماهیت قرار گرفته است.
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
سئوال: آیا برای کسانیکه از قابلیت های مدیومی و یا سایکیک برخوردار نمی باشند راهی برای درک حضور ارواح و یا دریافت پیام ایشان وجود دارد؟
درصورتیکه روح در نزدیکی فرد حضور داشته باشد یک احساس درونی این حضور را اعلام می نماید. احساسی که توصیف آن تنها با تجربه میسر می گردد و قابل تشریح نیست. در چنین مواقعی بهترین کار این است که بر اعصاب خود کنترل داشته باشید و خواهید دید که چه احساس گرم و مطبوعی پیدا خواهید کرد و با این ترتیب آرامش را به روح حاضر بخشیده امکان تماس و یا بروز تظاهرات فیزیکی که غالباٌ ارسال پیام می باشد را میسر می گردانید.
در برخی از شب ها اتاق تاریک تر ، سردتر بنظر می رسد و شما بطور واضحی قادر به شنیدن صداها و حرکت سایه هائی می گردید. این احساس باعث بروز ترسی شدید شده تا جائیکه شما را مجبور به خروج از خانه می نماید. این نیز نوع دیگری از احساس حضور می باشد که البته مربوط به ارواح شروری ست که با حضور خود انرژی های منفی به فرد منتقل می نمایند. در این مورد توصیه ای نمی کنم چون بروز ترس تا حدی ست که هرگونه تلاش برای آرامش را از فرد سلب خواهد نمود.
سئوال: چه چیزی باعث شده تا شما از حضور در جهان روحی امتناع نمائید؟
در نگاه من همین جائی که حضور دارم معنای زندگی پس از مرگ را دارد. من وقتم را با نظاره عزیزانم و فعالیت آنها سپری می کنم. اینکه می بینم چگونه رشد نموده و مراحل زندگی را پشت سر می گذارند برایم بسیار لذت بخش است. ضمناٌ مراقب کسانی هستم که در دوران حیات بخشی از زندگی مرا تشکیل می داده اند. مراقبت از ایشان با ارسال پیام ها بصورت تله پاتیک یا رساندن پیام به آنها در هنگام خواب. با اینکه من دیگر در جهان آنها حضور ندارم اما نسبت به سرنوشت ایشان بیشتر از قبل حساس هستم. (با شنیدن این مطلب متوجه می شویم که نگرانی از سرنوشت بازماندگان از دلایل اصلی حضور این روح در حول محور فیزیکی می باشد و البته مطمئن بودیم که دلیل دیگری برای این مسئله موجود می باشد که در جلسات بعدی که با حضور وی انجام گردید مشخص شد که متاسفانه بخاطر دستکاری در وصیت نامه پدر خود و اینکه با این وسیله زندگی خواهران و برادرانش را با مخاطرات و مشکلاتی مواجه نموده شدیداٌ در عذاب می باشد- نویسنده)
سئوال: چه راهی را برای مراقبت از گزند و آزاری که ممکن است از جانب ارواح شرور و ماهیت های منفی صورت بگیرد پیشنهاد می کنید؟
ارواح شرور بخاطر ماهیت ذاتی خود به بروز پدیده های منفی و آزار افراد اقدام می نمایند اما نوع عصبانیتی که در رفتار برخی دیگر از ارواح دیده می شود اغلب بخاطر مشکل یا مشکلاتی ست که در زمان حیات داشته اند و حل نگردیده. این گروه از ارواح بیش از سایر گروه ها نیازمند کمک می باشند اما رفتار ایشان غیر قابل توقف است حتی اگر شما از روش و شیوه های مختلفی برای برقراری ارتباط با آنها استفاده نمائید. ادامه ارتباط با این گروه یک رسیک است که انجام آن با خواست شما صورت خواهد پذیرفت. (در ارتباط با این گروه از ارواح این نکته را اضافه می کنم که تنها گروهی که ساکنان یک خانه را تعقیب نموده و حضور آنها بخاطر مکان سکونت نمی باشد همین گروه می باشند و همواره شخص ی اشخاص حاضر در یک خانواده را تا رساندن پیام خود به آنها تعقیب می نمایند. برای رهائی از این تعقیب و گریز فقط باید نسبت به دریافت پیام آنها اقدام نمود.- نویسنده)
نادر اسکندانی
سال گذشته و در این وبلاگ برای اطلاع علاقمندان به علوم روحی سعی نمودیم تا با زبانی ساده و بدور از هرگونه تعصبی به مباحث ابتدائی علوم روحی پرداخته و شما را هرچه بیشتر با مفاهیم و مبنای این علوم آشنا سازیم. امسال سعی خواهیم نمود تا درصورت عدم سوء استفاده ای که تا به امروز توسط برخی سایت ها از مقالات این وبلاگ صورت گرفت مباحث را بطور جدی تر و حرفه ای تری دنبال نمائیم. به همین دلیل و در نخستین مقاله در سال جدید به نظریه ای که توسط نگارنده به نظریه "ابعاد موازی" برگردانده شده خواهم پرداخت. در ابتدا و بار دیگر به این پرسش می پردازم که ماوراء چیست؟ ماورائی که خود در معنا فراتر از هرآنچیزی ست که تا به امروز در زمره داشته های انسان قرار گرفته. آیا برای چنین واژه ای تعریفی مشخص و واضح وجود دارد؟ مسلماٌ خیر. وقتی معنا ناشناخته باشد چگونه می توان آنرا شکافت و به بطن رسید ؟ چگونه است که برخی از افراد با قاطعیت تمام همراه با چاشنی تعصب هر از گاهی تعاریفی متناقض به خورد کسانی می دهند که در این بیابان لاینتناهی تشنه لب بدنبال سرابی حتی خودساخته می باشند؟ اینکه بازی با کلمات را سرلوحه کار خود قرار داده و با خورانیدن واژه های قلمبه سلمبه ای که حتی از معنای بسیاری از آنها بی اطلاع باشیم نشانی از داهی بودن ماست یا تجاهل؟ تقطعاٌ جاهل ، زیرا که جاهل ناخواسته به قلمرو وارد شده و برای خلاصی از بن بست اقدام به نشر اکاذیب می نمایند اما تجاهل منصوب به کسانی ست که دانسته و خود خواسته در این راه قدم بر می دارند. همین امر سبب شده تا در مقالات متعدد به اینکه هرگز نمی توان به این داشته ها بعنوان مرجع و حقیقت اثبات شده استناد نمود تاکید داشته و خواهم داشت.
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
اگر در خاطر داشته باشید گفته بودم که اطلاعاتی که در زمینه علوم روحی (در این وبلاگ) مطالعه می فرمائید ممکن است که تنها در طول مدت گذر یک شب تا صبح و با یک اکتشاف تازه علمی دچار تغییراتی گردند که از پایه تا سقف داشته های محققان را از دیرباز تا به امروز زیر سئوال ببرد. پس تکیه بر این اطلاعات ناقص آنهم درمورد مباحثی که در طبقه بندی علوم غریبه یا ماوراء قرار می گیرند عملی ست که از هر عقل سلیمی بدور خواهد بود. گروه تحقیقات روحی سفر به اعماق ماوراء از ابتدا تا به امروز بر این عقیده بوده و هرگز نگذاشته ایم که مثلاٌ صرف 10-15 سال انجام تحقیقات ما را به ناکجا آبادی بکشاند که گریز از آن غیر ممکن گشته و مجبور شویم تا با تناقض گوئی و بیان مطالبی غیر واقعی حرمت و اعتباری برای خود خریداری نموده و مجبور شویم تا با تجاهل در سراب خودساخته قدم برداریم. وسواس شدیدی که در پی دریافت گزارشات مبنی بر مشاهده پدیده های غیر طبیعی از جانب این گروه تحقیقاتی مشاهده می شود به همین خاطر بوده و با سختگیری که برخی از مواقع شدت آن برای خود ما نیز غیر طبیعی می نماید و تا دستیابی به اطمینان کامل به صحت وقوع آنها حتی از انجام تحقیقات اولیه نیز خودداری می نمائیم.
سالیان سال است که محققان علوم روحی در پی اثبات وجود روح ، زندگی پس از مرگ و امکان برقراری ارتباط با ارواح می باشند و جالب اینکه با وجود هزاران سند و مدرک معتبر که به تائید صدها دانشمند و محقق و کسانیکه از هر لحاظ از مرتبه بالای اجتماعی برخوردار بوده و می باشند رسیده اند اما هنوز بر سر اینکه اصلاٌ چیزی بعنوان روح آنگونه که در تصور ماست جنگ و جدلی سخت وجود دارد و هیچ گروهی نتوانسته بر دیگری بر سر این موضوع غلبه نماید. در میان گروه موافق و مخالف گروه های دیگری وجود دارند که به دور از این جنگ و جدل فرضیه های مختلفی را بیان نموده و در حال تحقیق جهت اثبات آنها می باشند. فرضیه هائی که برخی از آنها بسیار قابل تعمق می باشند. در این مقاله به یکی از این فرضیه ها که با تکیه بر تجربیاتم آنرا به فرضیه "ابعاد موازی" برگردانده ام خواهم پرداخت.
یکی از شیرین ترین آرزوهای انسان از گذشته های دور تا به امروز امکان بازگشت به گذشته و یا دست یابی به همان ماشین زمانی ست که بتواند این امکان را فراهم سازد تا در تاریخ مورد نظر حضور یافته و از نزدیک شاهد وقایع و رویدادهای آن باشیم. این آرزو در کتب داستانی و فیلم های سینمائی فراوانی جلوه نموده و بارها و بارها آنها را مطالعه و مشاهده نموده اید. تئوری چگونگی بازگشت به گذشته سالهاست که مشخص گردیده و می دانیم که با امکان گردش با سرعتی معادل چرخش زمین بسمت خلاف جهت آن یعنی از سمت غرب به شرق چنین وضعیتی امکان پذیر خواهد شد اما اینکه کالبد فیزیکی چگونه این گذر را بانجام رسانده و از این تونل زمان عبور نماید مهم ترین مشکلی ست که در این راه وجود دارد. اخیراٌ تحقیقات دانشمندان بر روی فرضیه "ضد ماده" بشکل جدی تری دنبال شده و نتایج مهمی نیز از این تحقیقات حاصل گردیده که می تواند در ادامه مشکل عبور کالبد فیزیکی از این تونل زمان را همانند مشکلی که در راه سرعت حرکت سفینه ها در راه تحقیقات سماوی وجود دارد برطرف سازد. پس این فرضیه چیز آنچنان غریب و دست نیافتنی نیست و مطمئناٌ این آرزو همانند آرزوهای قبلی که نزد عوام دست نیافتنی می نمودند برآورده خواهد شد. قرار نیست تا ما درمورد تحقیقات دانشمندان درمورد ضد ماده و یا ماشین زمان مقاله را ادامه دهیم لذا برمی گردیم به فرضیه "ابعاد موازی" و اینک با اطلاع اندک از توضیحات فوق کمی این مسئله برای شما روشن تر گردیده است.
نخستین گام جدی که می توان گفت باعث خلق این فرضیه گردید توسط آلبرت آینشتاین برداشته شد .
ادامه دارد...............
با درود به همراهان عزیز سفر به اعماق ماوراء و با پوزش فراوان بخاطر وقفه نسبتاٌ طولانی که در به روز رسانی مقالات وبلاگ بوجود آمد. همانگونه که قبلاٌ خدمت شما توضیح داده بودیم این وقفه های نا خواسته بخاطر تحقیقاتی ست که اغلب با حضور کلیه اعضاء گروه تحقیقات روحی سفر به اعماق ماوراء صورت می پذیرد و اینبار هم این مسئله باعث شد تا حدوداٌ یک ماهی از افتخار حضور و همراهی با شما خوبان محروم گردیم. سفر غیر مترقبه مدیریت گروه که بخاطر انجام کارهای شخصی ایشان صورت گرفت هم مزید بر علت شد تا این دوری بیشتر به طول بیانجامد. اما خبر خوب برای شما درباره تحقیقات انجام شده و اسناد و مدارک ثبت شده ای ست که از این تحقیقات نسبتاٌ طولانی حاصل گردید و بزودی پس از طبقه بندی لازم شرح تحقیقات و موارد ثبت شده در معرض مطالعه اعضاء محترم وبلاگ قرار خواهند گرفت. مجدداٌ بخاطر این وقفه ناخواسته از شما عزیزان پوزش می خواهیم. اما در قسمت نخست از فرضیه ابعاد موازی به اینجا رسیدیم که:
سالیان سال است که محققان علوم روحی در پی اثبات وجود روح ، زندگی پس از مرگ و امکان برقراری ارتباط با ارواح می باشند و جالب اینکه با وجود هزاران سند و مدرک معتبر که به تائید صدها دانشمند و محقق و کسانیکه از هر لحاظ از مرتبه بالای اجتماعی برخوردار بوده و می باشند رسیده اند اما هنوز بر سر اینکه اصلاٌ چیزی بعنوان روح آنگونه که در تصور ماست جنگ و جدلی سخت وجود دارد و هیچ گروهی نتوانسته بر دیگری بر سر این موضوع غلبه نماید. در میان گروه موافق و مخالف گروه های دیگری وجود دارند که به دور از این جنگ و جدل فرضیه های مختلفی را بیان نموده و در حال تحقیق جهت اثبات آنها می باشند. فرضیه هائی که برخی از آنها بسیار قابل تعمق می باشند. در این مقاله به یکی از این فرضیه ها که با تکیه بر تجربیاتم آنرا به فرضیه "ابعاد موازی" برگردانده ام خواهم پرداخت.
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
فرضیه وجود ابعاد یا زندگی های موازی از دیرباز فکر انسان را به خود مشغول نموده اما آنچه این فرضیه و نگاه به آنرا بیش از پیش جدی نمود مبحث مکانیک کوانتوم بود. در میان دانشمندانی که در راه شکل گیری مباحث علوم روحی بیشترین نقش را داشتند می بایست نخست به آلبرت آینشتاین و سپس به توماس ادیسون اشاره نمود. این دو که البته آیشتاین بدون گرایشات و باورهای ماورائی و برخلاف وی ادیسون که از محققان علوم روحی محسوب می گردند هریک با انواع مختلف به شاخه های مختلفی از علوم روحی که تا قبل از آن صرفاٌ بعنوان یک نگاه محسوب می گردیدند جان بخشیده و شکل و فرم جدی تری به آنها بخشیدند.
چند سال قبل از طریق یکی از دوستان مجموعه مقالاتی تحت عنوان "کائنات غیر مرئی در دیگر ابعاد حیات" در اختیار من قرار گرفت که حاصل کار مشترک محققان آلمانی ، روس و آمریکائی بود و این افراد بطور کاملاٌ علمی به این فرضیه پرداخته و چنین عنوان نموده بودند که با توجه به دستاوردهای بدست آمده تا سال 2010 میلادی فرضیه ابعاد موازی بطور قطع و کاملاٌ روشن اثبات خواهد گردید. مسئله ای که در صورت وقوع پاسخ بسیاری از نادانسته های ما در ارتباط با پدیده های غیر طبیعی خواهد بود.
همانگونه که اشاره کردم فرضیه وجود ابعاد موازی از دیرباز فکر انسان را به خود مشغول نموده و بروز این تصور چیزی جز کنکاش درباره اسرار حیات نبوده است. بعد موازی به معنای وجود نسخه کاملاٌ مشابه با بعدی که در آن حضور داریم نمی باشد و نظریه پردازان ابعاد موازی را بگونه ای تشریح می نمایند که از نقاط مشترک فراوانی با بعد حاضر برخوردار می باشند. برای مثال من در بعد حاضر دارای موی قهوه ای رنگ هستم اما در دیگر ابعاد موازی این رنگ ممکن است مشکی ، بلوند و یا شرابی باشد یا اگر در این بعد راست دست باشم این خاصیت می تواند در دیگر ابعاد به چپ دست بودن تغییر نماید. ابعاد موازی ظاهر فیزیکی و یا همان کالبد زمینی دربرگیرنده روح ما نبوده و ارواح ما از ابعاد موازی متعلق به خود برخوردار می باشند که در زمان اوج وضعیت جاذبه زمین می توانند بر بعد ما منطبق گردیده و تاثیر بگذارند. در تصویر ابتدای این مقاله گونه ای از این انطباق ابعاد را مشاهده می فرمائید. ایده وجود بعد و ابعاد موازی دیگر به قرون گذشته باز می گردد و زمانیکه دانش بشر تا به آن اندازه رسید که مسائلی ورای نیازهای انسان را در بر بگیرد این فرضیه در ذهن وی نقش بست. شاید برای شما جالب باشد که بدانید یکی از دانشمندانی که بخش عظیمی از مباحث علوم روحی مدیون تفکرات و فرضیات وی می باشند کسی نیست جز "آلبرت آینشتاین" که در مورد دستاوردهای مورد ذکر در تعدادی از مقالات توضیح داده ام. ( بخش مهمی از کتاب در دست نگارش نویسنده مربوط است به نقش فرضیات این دانشمند بزرگ در مباحث اساسی علوم روحی که می توانید پس از انتشار آنرا مطالعه فرمائید). برخی از محققان علوم روحی و نیز افراد دارای موهبت سایکیک مدت زمان طولانی ست که بر روی وجود ابعادی موازی گمانه زنی نموده و بر این باور هستند که راه های ورودی در حول محور فیزیکی قرار دارند که امکان عبور و حضور در دیگر ابعاد را برای ماهیت های گوناگون فراهم می آورند. ادامه دارد......
همانگونه که قبلاٌ اعلام نموده بودیم متاسفانه بخاطر سوء استفاده های صورت گرفته توسط برخی از سایت ها و درج مقالات بدون اشاره به منبع اخذ مطالب تصمیم گرفته ایم تا از 20 روز اینده این وبلاگ را کدگذاری نموده تا تنها اعضاء محترم قادر به ورود و مطالعه مقالات گردند. برای عضویت کافی ست تا در خبرنامه وبلاگ ثبت نام نموده و کد مورد نیاز جهت ورود و مطالعه مقالات را از طریق ما دریافت نمائید. ضمناٌ با عضویت در وبلاگ قادر خواهید بود تا در صوت بروز تغییر آدرس از آدرس جدید مطلع گشته و نیز می توانید کلیه کلیپ های بنمایش درآمده و یا اصوات روحی در این وبلاگ را برای دانلود دریافت نمائید. امکانات دیگری همچون دریافت نرم افزارهای تحقیقات روحی و ... که برای اعضای محترم در نظر گرفته شده و به تدریج خدمت ایشان ارائه خواهند گردید.برای ثبت نام می توانید به بخش "عضویت در وبلاگ" که در وسط و در ستون سمت چپ وبلاگ قرار گرفته مراجعه نمائید.
اما در قسمت قبل و در ارتباط با فرضیه ابعاد موازی تا اینجا رسیدیم که درصورت امکان تائید علمی وجود ابعاد موازی نه تنها تحولی عظیم در دانش بشری بوجود خواهد آمد که پاسخ بسیاری از نادانسته های ما در ارتباط با پدیده های غیر طبیعی نیز خواهد بود. برخی از محققان علوم روحی و نیز افراد دارای موهبت سایکیک مدت زمان طولانی ست که بر روی وجود ابعادی موازی گمانه زنی نموده و بر این باور هستند که راه های ورودی در حول محور فیزیکی قرار دارند که امکان عبور و حضور در دیگر ابعاد را برای ماهیت های گوناگون فراهم می آورند. از آن جمله می توان به روح ، ماهیت های غیر انسان حاضر در جهان مادی ، ماهیت های غیر انسان دیگر کرات و یا حتی ماهیت هائی که وجود آنها هرگز در تصور ما نمی گنجند اشاره نمود.به اعتقاد این عده که نقطه اشتراک دیدگاه آنها با دیگر محققان علوم روحی می باشد گزارشات پراکنده ای که از روئیت ماهیت های نادری که مانند آنها هرگز مشاهده نگردیده و یا هزاران گزارش حاصله از تسخیر شدگی اماکن توسط ارواح و یا تسخیرات فیزیکی و یا مکانی توسط ماهیت های غیر انسان نشات گرفته از عبور از همین راه های ورودی ست که ناخودآگاه توسط ما و یا بصورت آگاهانه توسط خود این ماهیت ها صورت می پذیرند.
(بر روی ادامه مطلب کلیک نمائید)
در طول مدت فعالیتم در زمینه علوم روحی و از زمانیکه توسط نشریات با مخاطبان و علاقمندان به علوم روحی قادر به برقراری ارتباط گردیدم بیشترین سئوال دریافتی به این نکته اختصاص داشته و دارد که دلیل و یا دلایل تسخیر اماکن توسط ارواح و یا ماهیت های غیر انسان چه می باشند؟ در پاسخ به این سئوال سوای از دلایلی که قبلاٌ و در طول چندین مقاله خدمت شما ارائه شد می توان به این نکته نیز اشاره نمود که این اماکن ممکن است از شرایطی برخوردار بوده باشند که مانند راه های ورود مورد بحث عمل نمایند. دلیل ذکر این مسئله وجود اماکن فراوان با وقایعی تقریباٌ مشابه با اماکن تسخیر شده می باشد که هرگز شاهد بروز کوچکترین پدیده غیر طبیعی و یا روئیت حضور ارواح نبوده اند. با این ترتیب تنها نکته ای که می توان در حال حاضر برای این تفاوت بیان نمود همان شرایطی ست که باعث می شوند تا این اماکن بمانند دریچه های ورودی عمل نمایند.
اغلب اماکن قبل از تسخیر شدگی شاهد مرگ فرد یا عده ای بصورت های مختلف بوده اند. می توان این نکته را نیز مد نظر قرار داد که با توجه به اینکه هنگام مرگ روح برای عبور از مرحله نخست و ورود به حول محور فیزیکی می بایست که از مسیری مشخص که اغلب بصورت تونل های پر نور مشاهده می شوند ( بر طبق اظهارات کسانیکه حالت نزدیک به مرگ را تجربه نموده اند) عبور نمایند ممکن است که این مسیر کماکان بخاطر وجود شرایطی خاص که از آنها مطلع نمی باشیم حضور خود را در اینگونه از اماکن حفظ نموده باشند و به همین دلیل و با عبور روح یا ماهیت های غیر انسان پدیده تسخیر شدگی در آنها بوقوع بپیوندد. (برای اطلاع از تجربه حالت نزدیکی به مرگ به آرشیو وبلاگ مراجعه نمائید) بعنوان مثال اغلب گورستان های متعلق به سرخپوستان دارای نشانه هائی از تسخیر شدگی می باشند و بسیاری از کسانیکه در ابتدای فراگیری در زمینه تحقیقات روحی می باشند در گام های نخست این نقاط را بخاطر دریافت نتایج مثبتی چون تصویربرداری و صدابرداری از ارواح و یا حتی روئیت تجسدات روحی انتخاب می نمایند. سرخپوستان بطور آگاهانه مناطقی را برای دفن اموات خود برمی گزیدند که به اعتقاد آنها از فاصله کمتری نسبت به دیگر نقاط با جهان پس از مرگ برخوردار بوده اند. شگفت آنکه در تحقیقات جدیدی که توسط دستگاه های پیبشرفته ای که در تحقیقات نوین روحی بکار می روند و تاکنون با تعدادی از آنها آشنا شده اید مشخص گردیده که این گورستان ها از جمله میادین دارای شدت جریان بالای امواج الکترومغناطیسی می باشند.(در مقالات قبلی گفته بودم که از مهم ترین شروط در بروز پدیده های روحی همین شدت جریان امواج الکترومغناطیسی می باشد). اینکه چگونه از وجود این اماکن با خاصیت مورد ذکر بدون داشتن هیچ ابزار و دستگاهی مطلع می شده اند بر ما پوشیده می باشد. امروزه در علوم نوین روحی چنین نقاطی که از قابلیت بالائی برای بروز پدیده های غیر طبیعی برخوردار می باشند را "نقاط گرم" می نامند.
نتایج تحقیقات بر روی اماکنی که بعنوان راه های ورود ابعاد موازی با جهان مادی از آنها یاد می شود نشان می دهند که این نقاط ثابت بوده و به مکانی دیگر منتقل نمی گردند. اینکه راه های ورودی جدید طبق چه شرایطی و یا بر طبق چه زمان بندی ایجاد می گردند کماکان نامشخص است اما با تکیه بر تحقیقاتی که انحصاراٌ در این مورد خاص صورت گرفته و می گیرند می توان اذعان داشت که بزودی این نکته مشخص خواهد شد. بنا بر تحقیقات یاد شده مشخص گردیده که این اماکن همگی از تغییرات دما برخوردار بوده ، تصاویر ثبت شده در این اماکن نتایج بسیار قابل توجهی از بابت ثبت انواع انرژی های روحی چون اورب ، اکتومیست ، ورتکس ، تجسدات ناقص و کامل روحی و حتی اجسام بزرگ کروی شکل ثابت و یا در حال حرکت در آسمان داشته اند. ( برای اطلاع از انواع انرژی های روحی می توانید به مقاله ای با همین نام در قسمت آرشیو و نیز دیگر مقالات قبلی ما مراجعه نمائید)
حاضران در اینگونه از اماکن وجود نقاط سرد و نیز کسانیکه دارای توانائی های روحی بیشتری بوده اند حالت جاذبه و دافعه ای مغناطیسی را احساس نموده اند. مدیوم های جلابصری حضور مداوم ماهیت های مختلف را در این اماکن اعلام نموده اند که این حالت در دیگر اماکنی که دچار تسخیر شدگی می باشند به هیچ عنوان رایج و معمول نمی باشد. ( برای اطلاع از موهبت مدیومی و انواع آن به آرشیو وبلاگ مراجعه نمائید) ادامه دارد.............