نخست دوران کودکی است که زندگی در هالهای از غفلت، بیخبری و بازی فرو میرود. سپس مرحله نوجوانی فرا میرسد و سرگرمی جای بازی را میگیرد. در این مرحله انسان به دنبال مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدّی دور دارد. مرحله سوم، مرحله جوانی، شور، عشق و تجمّل پرستی است. در مرحله چهارم احساسات کسب «مقام و فخر» در انسان خودنمایی میکند و در مرحله پنجم به فکر افزایش مال و جمع ثروت و نفرات میافتد. قرآن همه? این مراحل را متاع فریب و نیرنگ میداند. بنابراین، دنیا ابزاری است برای خودفریبی و فریب دادن دیگران. این در مورد کسانی است که دنیا را هدف نهایی خود قرار میدهند، به آن دل میبندند، بر آن تکیه میکنند و آخرین آرزویشان دست یازیدن به آن است. اما اگر مواهب این جهان مادی وسیلهای برای وصول به ارزشهای والای انسانی و سعادت جاودان باشد، هرگز دنیای مذموم نیست، بلکه مزرعه آخرت و پلی برای رسیدن به هدفهای بزرگ است.
معاد در قرآن، ص 61 ـ 62 .
متن پیام حضرت آیتالله جوادی آملی به شرح زیر است:
حمد ازلی خدای را سزاست که عرش را مطاف جبروتیان قرار داده، تحیت ابدی پیامبران به ویژه حضرت ختمی نبوت (صلی الله علیه و آله و سلم) را رواست که چونان ملکوتیان طوف بیت معمور را در برنامه دارند و درود بیکران الهی دوده طاها و اُسر یاسین مخصوصا حضرت ختمی مرتبت امامت مهدی موجود موعود را بجاست که طائفان کعبه را رهبری نموده و عاکفان حرم خدا را از حرامیها دور داشته و مهمانان کوی حق خصوصا دانشجویان پاک نهاد و حدیث العهد به فطرت را در حجر خویش صیانت کرده و مانع مهجوریت آنان خواهد بود.
به این ذوات قدسی تولی داریم و از معاندان آن ها تبری مینمائیم.
آنچه در این نوشتار کوتاه به عنوان بدرقه معتمران نو سال و عمرهگزاران دانشگاهی تقدیم می شود، جهت التماس دعا از نیایشگران زمزم خوی و مُحرمان مشعر جوی و حاجیان لبیک گوی است که در طی چند نکته ارائه خواهد شد.
یکم: انسان ره یافته به کوی حق قلبی دارد که خود عرش رحمان است و قالبی دارد که کعبه محور است چنین انسانی که ملک و ملکوت او را یاد خدا در دل و نام خدا در لب اداره مینماید هویتی دارد که از گزند کژراهه روی محفوظ و از آسیب کجاندیشی مصون است؛ آنچه در مراسم دینی گفته میشود: "والکعبه قبلتی " پیامی فراتر از تفکیک دین از سیاست و دستوری رساتر از تجزیه دنیا از آخرت به همراه دارد. زیرا عصاره این عبارت عبور از هرگونه تفکیک ناصواب و گذر از هر تجزیه نارواست، چون انسان متعهد در تمام شئون حیاتی خویش قبلهای دارد که از نقطه اعتدالی آن هرگز عدول نمیکند و تنها مدار آن دین خداست که از رهگذر عقل برهانی و نقل معتبر قرآنی و روایی معصومان (علیهم السلام) استخراج میشود.
دوم: شعارهای کلیدی اسلام با اصول اعتقادی آن هماهنگ بوده و دستور استمرا بیداری و غفلتزدایی را به همراه دارد. آنچه از نکته قبل گذشت "والکعبه قبلتی " با آنچه در قرآن حکیم صریحا اعلام شد "اینما تولوا فثم وجه الله " بیانگر لزوم مراقبت دائم و محاسبت متصل و مواظبت پیگیر است.
نموداری از توجه به احاطه همه جانبه خداوند و مثالی از لحاظ مطلق بودن انسان به آگاهی پروردگار را میتوان در درون کعبه مشاهده نمود.
کسی که وارد کعبه شد معنای "اینما تولوا فثم قبله " را کاملا میفهمد و همین را آیت آیه "اینما تولوا فثم وجه الله " قرار میدهد. آن گاه معنای "و الکعبه قبلتی " را بار دیگر مرور میکند، سپس خود را در جهان پر آینه مینگرد؛ چنانکه مولای موحدان امیرمومنان علی بن ابیطالب(علیه السلام) فرمود "تشهد له المرائی لا بمحاضره " و هر لحظه خویش را شهود خدا مییابد و تمام کارهای جانحه و جارحه خود را در خدمت صاحب کعبه قرار میدهد و حج و عمره را نموداری از وفاداری به میثاق قرآن و عترت اطهار میداند و همه مناسک آن را در همین مدار تفسیر میکند.
ادامه مطلب...
آیتالله علی پهلوانی تهرانی (سعادتپرور)
آیتالله علی پهلوانی تهرانی (سعادتپرور)، در سال ???? هجری شمسی در تهران تولد یافت. خانواده مذهبی و سرشت روحانی وی را در نوجوانی به حلقه درس مرحوم شیخ محمد زاهد وارد کرد و در عنفوان جوانی بهرههای اخلاقی و معنوی وافری برد. سپس از محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر برهان دروس مقدماتی حوزه را فراگرفت و راهی شهر مقدس قم شد و در محضر اساتید بزرگی چون مرحوم آیتالله سلطانی و مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی، مکاسب و کفایه را خواند و سپس در درس خارج مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) حاضر شد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت. از آنجا که وی به مباحث اخلاقی- عرفانی و طی مراحل سیر و سلوک علاقه فراوانی داشت، مدت ??سال در محضر علامه طباطبایی حضور یافت.آیتالله پهلوانی بهواسطه انجام دستورات اخلاقی و درک فیوضات روحانی مرحوم علامه، به درجاتی از عرفان و معنویت دست یافت که پس از رحلت علامه طباطبایی، برخی ازشاگردان آن استاد فرزانه، با اصرار فراوان، خوشهچین اخلاق و عرفان آیتالله پهلوانی شدند و ایشان در طول حیات خود، شاگردان بسیاری را تربیت کرد و نفوس مستعدهای را به وادی سیر و سلوک رهنمون شد.
والدین
پدر استاد مرحوم حاج عبدالله پهلوانی یکی از بازاریهای متدین تهران بود که در اواخر عمر یک کارگاه سنگ نمککوبی هم داشت و به همین جهت در بین نزدیکان به «نمکی» هم مشهور بود. ایشان انسانی بسیار باتقوا و با بصیرتی بود. استاد پهلوانی از تدین مرحوم پدرشان خیلی تعریف میکردند. آن مرحوم ارتباطی هم با برخی از بزرگان و اساتید اخلاق و از جمله با مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و چند نفر دیگر از علمای بازار تهران داشت و به همین خاطر اهتمام خاصی نسبت به تربیت فرزندانشان داشت و بسیار مراقب کارهای آنها بود.مادر استاد، بانویی بسیار پاکدامن، ساده و پارسا بودند. مرحوم استاد پهلوانی در دامان چنین پدر و مادری تولد و رشد یافته بود. استاد در مورد تولد خودشان میفرمودند:
چون فاصله تولد من با اخوی بزرگترم چیزی حدود یک سال یا کمتر بود، مادرم از این که مرا باردار شدند خیلی ناراحت شده بودند؛ چون یک بچه کوچک در دامنشان بود و بالاخره شیردادن به او هم مشکل بود. از این جهت به نوعی دوست داشتند که من به دنیا نیایم و شاید اقداماتی هم کرده بودند.
حکیم مهدی الهی قمشه ای در مسیر تلاشهای علمی به خواسته های متعالی و گرایشهای والا توجه داشت و بدین سبب حالاتی چون صداقت، وارستگی اخلاق و زهد در اخلاق و رفتارش متجلی بود و از طریق ارتباط با خدا، ذکر، عبادت و تهجد و تصفیه اعمال، این خصوصیات را در خویشتن تقویت می نمود.
در برابر اوامر الهی و تأکیدهای ائمه (ع) از امیال و خواسته های فردی صرف نظر می کرد و از دام خودخواهی رهایی یافت و در سروده ای زیبا چنین گفته است:
دریغا که در دام نامم هنوز اسیر خیالات خامم هنوز
ز بعد ریاضات و درس و سلوک نشد توسن نفس رامم هنوز
تن سفله طبع از تمنای شهد کند دم به دم تلخ کامم هنوز
دل من اگر خلوت خاص هوست چرا در غم خاص و عامم هنوز...
استاد حسن زاده آملی که از پرورش یافتگان مکتب این عارف متشرّع بوده می گوید: متجاوز از ده سال با او حشر داشتم، یک کلمه حرف ناروا و یا یک جمله بیهوده از او نشنیدم. چه گریه ها و زاریها از او دیده ام و چه اندرزها از وی به یادگار دارم.
همسرش طیبه الهی ( تربتی) در ضمن خاطراتی گفته است: در خانه، در امور داخلی کمک می کردند، بسیار بشّاش و خوش صحبت بودند. اگر نصف روز متوالی تدریس می نمود، کسی اظهار خستگی نمی کرد. نیمه شب از خواب برمی خاست و پس از نوافل و نماز شب در صحن خانه قدم می زد و به سیارات و ستارگان آسمان چشم می دوخت و از شگفتی های جهان هستی لذّت می برد. ناملایمات را تحمل می نمود و می گفت: بلاهای این جهان همه از جانب حق است. بارها فقیری به در خانه می آمد که چیزی به او بدهیم، اثاثیه ای همچون ظروف مسی و مانند او به او می دادند و می گفتند برو بفروش و خرج کن. امر به معروف و نهی از منکر ایشان با ملایمت و از روی دلسوزی بود. روحی شجاع داشت و کینه کسی را در قلب خویش جای نداده بود.
بسیار قانع و با لباسی عادی و مسکنی ساده زندگی می کرد و چون بیمار می شد می گفت: داروی من هفت بار قرائت سوره حمد است. در زمستان ها در اتاق درسش که در منزل منعقد می گشت نه کرسی بود و نه بخاری؛ تنها یک چراغ لامپای گردسوز و فرشی فرسوده. و برخی شب ها که هوا بسیار سرد می شد منقل زیر کرسی اتاق دیگر را که عائله اش در آن بودند به اتاق درس می آورد و خاکستر رویش را کنار می زد و بدان حال می گذراند.
حکیم الهی قمشه ای به سبب کمالاتی که از طریق تزکیه و تهذیب، عبادت و اخلاص کسب کرده بود، لیاقت هم نوایی و نغمه سرایی با قدسیان را داشت و از کرامات و حالات فوق العاده هم بی بهره نبود.
بعد از اقامت ایشان در تهران و دوستی بسیار نزدیک و همکاری تنگاتنگ با شهید مدرس و پس از آنکه حکومت غاصب و رضاخانی مدرس را دستگیر و تبعید نمود، الهی قمشه ای هم روانه زندان گردید که به سفارش ذکاءالملک فروغی ( نخست وزیر وقت) به دلیل ارتباط علمی که با ایشان داشت آزاد شد. گویا زمانی وی را به فشار سیاسی یا تطمیع از سوی دستگاه منحوس پهلوی تهدید کرده بودند که در غزلی با این مطلع گفته بود:
من نه آن دیوانه عشقم که زنجیرم کنند
یا به جز در دام زلف یار، تسخیرم کنند
من نه آن مرغم که صیادان عالم بافسون
دانه افشانند و در دامی به تزویرم کنند
در سروده ای دیگر گویا به رضاخان ملعون طعن می زند و می گوید:
دین عزیز است و رجال دین شریف و بزرگ تف به آن ابله که قدر و شوکت دین کاستی
از کلاغ زشت خوی ژاژخای هرزه طبع *** چند در باغ طبیعت نعره و غوغاستی
استاد علامه محمد تقی جعفری قدس سره به سال 1304 خورشیدی در شهر تبریز متولد شد و پس از تحصیلات عالیه علوم اسلامی در شهرهای تبریز‚ تهران‚ قم و نجف اشرف در محضر آیات عظام میرزا فتاح شهیدی‚ شیخ محمدرضا تنکابنی‚ شیخ کاظم شیرازی‚ سید عبدالهادی شیرازی‚ سید ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم قدسسرّهم کسب فیض نمود. تاکنون بیش از 80 اثر از آثار آن علامه فقید به طبع رسیده است و از آثار برجسته ایشان شرح و تفسیر بر نهج البلاغه می باشد که 27 جلد آن به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. چاپ بعضی از آثار علامه جعفری قدسسره همچون شرح مثنوی در 15 جلد مکرر تجدید گردیده است. ضمناً تحت نظارت ایشان و طی 12 سال کاملترین کشف الابیات مثنوی مولوی در 4 جلد رحلی تحت عنوان از دریا به دری منتشر شده است.
دیگر اثر نفیس استاد جعفری‚ در زمینه بررسی و مقایسه افکار مولانا با فلسفه ها و جهانبینیهای شرق و غرب میباشد که تحت عنوان مولوی و جهان بینی ها چاپ شده است. در زمینه حقوق بشر و مقایسه آن با حقوق بشر در اسلام نیز‚ کتاب مفصل و مشروحی به قلم ایشان منتشر شده که نظریات جدید آن در کنفرانس اسلامی طرح ومورد استفاده قرار گرفته است. کتاب مزبور به زبان انگلیسی نیز ترجمه و چاپ شده است و به زبان ژاپنی توسط یکی از اساتید دانشگاه ناکویا در دست ترجمه است. بیش از 60 کتاب و مقاله دیگر استاد علامه جعفری هنوز منتشر نشده و در آینده به طبع خواهند رسید. کتابهای ایشان در زمینه های: فقه‚ علوم سیاسی‚ روان شناسی‚ علوم تربیتی‚ معارف اسلامی‚ نظریه زیبایی و هنر در اسلام‚ مباحث فلسفی و کلامی‚ مشحون از آرا و نظریات بدیع است. ده ها نویسنده‚ استاد و محقق و متفکر از سراسر جهان در طول حیات پربرکت علامه جعفری قدسسره با ایشان مذاکرات علمی داشتهاند که بیش از 50 فقره از این مذاکرات در 2 جلد کتاب تحت عنوان تکاپوی اندیشهه منتشر شده است. همچنین مکاتبات علمی علامه جعفری با برتراند راسل فیلسوف شهیر انگلیسی که طی آنها‚ استاد جعفری به برخی از نظریات راسل انتقاد وارد ساختند‚ مکرر به چاپ رسیده است. همچنین کتابی تحت عنوان بررسی و نقد سرگذشت اندیشهه حاوی تحلیل و نقد نظریات آلفرد نورث وایتهد پدر منطق ریاضی که یکی از بزرگترین فلاسفه اروپا می باشد‚ چاپ و منتشر شده است. ضمناً کتاب هایی به قلم ایشان در نقد و تحلیل فلسفه پوزیتیویستی و نئوپوزیتیویستی معاصر غرب چاپ و منتشر شده است که از آن جمله می توان به شرح و نقد نظریات کانت‚ هگل‚ دکارت و دیوید هیوم اشاره نمود.
استاد فقید علامه محمد تقی جعفری قدسسره پساز دهها سال تلاش خالصانه علمی‚ معنوی در 25 آبان1377 دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد.