برگرفته از کتاب: امام مهدی موعود موجود
وجود مبارک امام زمان(عج) انسان کامل عصر ماست و وجود انسان کامل از آن جهت که مظهر اسم اعظم الهی است، واجد تمام کمالات است و بر همین اساس، امام معصوم مایه تأمین حیات معنوی و سرچشمه آب زندگانی است: ?اِعلَموا اَنَّ اللهَ یُحی الارضَ بَعدَ مَوتِها??؛ خداوند زمین را پس از مردنش زنده میکند و زندگی مرهون آب است: ?وجَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شیءٍ حَی?? و امام معصوم(علیهالسلام) همان چشمه زلالی است که سرزمین دلها با آن زنده میشود.
آب زندگانی، بارانی نیست که از بالا ببارد و آب چشمه یا چاه نیست که از پایین بجوشد، بلکه حقیقتی است که به صورت قانونی الهی در عرصه تشریع و درقالب انسان کامل معصوم در عرصه تکوین ظهور میکند. کتاب خدا دین الهی را چشمه حیات عرصه تشریع میشناساند و در بیان حیاتبخشی آن میفرماید: ?یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم??؛ یعنی رهآورد دین، نه تنها افیون و مُخدّر نیست بلکه نیروی محرک و عامل حیات و پویایی است.
رسول اعظم اسلامصلی الله علیه و آله و سلم نیز در سخنی نورانی همان طور که گذشت شناخت انسان کامل و امام معصوم هر عصر را عامل حیات معقول فرد و جامعه معرفی فرمود: من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة?؛ آن که بمیرد و امام معصوم عصر خویش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهلیت مرده است و چون مرگ عصاره زندگی است، آن که جاهلانه مرده، زیستنی جاهلانه داشته است و فاقد حیات معنوی و والای انسانی بوده است.
مسئله زنده کردن زمین به آب حیات، پس از مرگش، در روایات عترت طاهره(علیهمالسلام) مورد تأیید و تأکید است و بر پایه آن روایات خداوند زمینه مرده را نیز با انسان کامل زنده میکند، همانطوری که زمین مرده را با آب: عن أبی جعفر(علیهالسلام)… قال: یحییها الله(عزّوجلّ) بالقائم(عج) بعد موتها؛ بموتها یعنی کفر أهلها و الکافر میت.?
گاهی جامعه، زمانی دلها و هنگامی زمینه فرهنگی ملّتی میمیرد. آنجا که محیط جهل و جهالت باشد، فضای سیطره مرگ است که گاه با گفتن و نوشتن و هدایتهای ظاهری دفع میشود؛ اما زمانی چنان عمیق و فراگیر است که باید دم مسیحایی و نفس قدسی مسیحادم آن عصر امت را زنده کند و آن که امروز نفسش دم روح القدسی است و وجودش چشمه زلال زندگانی، جز وجود مقدس ولی الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی(عج) نیست.
معرفت امام عصر(عج) مایه حیات قلوب انسانها و باریابی بشر به عرصه حیات معقول و انسانی است که ثمرهاش معنوی و انسانی است، که همانا هجرت از خدر طبیعت به فرا طبیعت و انتقال از سجن دنیا به خُلد آخرت است.
این احیای تام جامعه منحصراً در دست انسان کامل است و سرّ حیاتبخشی امام معصوم هر زمان، آن است که دیگران گاهی واجد علم و فاقد فضائل عدلاند و گاه عکس چنین قضیهای صادق است و زمانی میشود که فی الجمله هم عالم باشند و هم عادل؛ اما در هیچکدام به نصاب مطلوب کمال نرسیدهاند. ایشان انسانهای شایسته و وارستهای هستند که خودشان را نجات میدهند و شاید درمانگر برخی بیماران باشند؛ اما انسان کامل چون علمش و عدلش کامل و در مقام مظهریت اسم اعظم خداوند است همه برکات را به همراه دارد، پس به تنهایی کار آب زندگانی میکنند.
برای روییدن یک بذر لازم است تا آب، نور، هوا و املاح معدنی، همگی کار خویش را انجام دهند، تا جوانهای از دل آن خاک سر زند، وگرنه آب هرچه زلال و سرشار از املاح معدنی، کار نور و هوا را نمیکند و نیز دیگر عناصر، کار دیگری را؛ امّا آب زندگانی به تنهایی کار همه عوامل رشد و احیاء را انجام میدهد.
ولایت و امامت، حقیقت آب زندگانی است و تمام شئون علمی و عملی وجود مبارک ولی الله الاعظم امام زمان(عج) آب زندگی است، از اینرو با ظهورش دلها و زمینههای مرده را احیا میکند.
امام عصر(عج) به نمایندگی و مظهریت حق سبحانه سبب تام احیاء دلها و زمینههای مرده است و وظیفه بشر عرضه کردن زمین و زمینه دل خویش به حضور مبارک آن حضرت است، به گونهای که در پرتو فیض معرفت و هدایتش از سرچشمه زلال چشمه حیات بهرهمند و احیا شود.
پاورقی ها :
? ـ سوره حدید، آیه ??/
? ـ سوره انبیاء،آیه ??/
? ـ سوره انفال، آیه ??/
? ـ کمال الدین، ج?، ص ??؛ مناقب آل ابیطالب، ج?، ص??? ـ ???؛ بحار الانوار، ج??، ص???/
? ـ کمال الدین، ج ?، ص ???/
1.دوستت دارم، نه بخاطر شخصیت تو ،بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.
2.هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.
3.اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.
4.دوست واقعی کسی است که دستهای تو را نگیرد ولی قلب تو را لمس کند.
5.بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگذ به او نخواهی رسید.
6.هرگز لبخند را ترک نکن ،حتی وقتی ناراحتی،چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو بشود.
7.تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.
8.هرگز وقت خود را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند،
نگذران.
9.شاید
خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب
را. به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر میتوانی شکر گذار باشی.
10.به چیزی که گذشت غم نخور ،به آنچه که پس از آن آمد لبخند بزن.
11.همیشه
افرادی هستند که ترا می آزارند.با این حال همواره به دیگران اعتماد کن .
فقط مواظب باش ،به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.
12.خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی،قبل از اینکه کس دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تورا بشناسد.
13.زیاد از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتند که انتظارش را نداری
عشق عشق یعنی خلوت و راز و نیاز
عشق یعنی محبت و سوز و گداز
عشق یعنی سوز بی ماوای ساز
عشق یعنی نغمه ای از روی ناز
عشق یعنی کوی ایمان و امید
عشق یعنی یک بغل یاس سپید
عشق یعنی یک ترنم از یه یار
عشق یعنی سبزی باغ و بهار
عشق یعنی لحظه دیدار یار
عشق یعنی انتهای انتظار
عشق یعنی وعده بوس و کنار
عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار
عشق یعنی حس نرم اطلسی
عشق یعنی با خدا در بی کسی
عشق یعنی همکلام بی صدا
عشق یعنی بی نهایت تا خدا
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در اویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی یک تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی از رضایش عمر گیر
عشق یعنی زندگی را بندگی
عشق یعنی بندگ آزادگی